پيام

* وکيل *
93/8/29

+ در نسخه عشق دارويي جز رسيدن نيست ... 93

شبستان نور 93/9/14

اصلا عکس خوب نيفتاد ! ...

خراب نکنيد نسخه رو باهاش ميشه کلي دارو گرفت.

باشه ! /// ممنونم

دفترچه چکم ميخوام يه برگشو خراب کنم ..دي ! ...

کارمون پيش خدا گير نکنه اين برگه ها ميشه يه کاري کرد : ) ) ...تازه ميخوام اين دفترچه مو فقط توش بنويسم : ) ) )

: )

بجاي همه اينا شناسنامتو خراب کن :)

اين دارو حتي در 13آبان هم يافتني نيست مگر باورود در منشا ان که خالي از شک و عدم يافتن مقدار و جايگاهش مغتنم نيست

عشق با رسيدن تمام يا ناقص مي شود ... عاشقان حقيقي دوست ندارند برسند !

عشق اگر بي جلاي عاشقي اگر به مقصد رسد عيارش عيار عشق حقيقت يافته نيست عشق هم عيار دارد حالا شما مي تواني به سنگ عشق رسي يا بتواني عيار 24 با خلوص اکسير يافته اش را نصيب خويش کني اکثرا عشق داشتن تا علاقه يافتن دوستار بودن اشتباه و عيارش درست عنوان نمي شود ما بايد به اکسير عشق دست يابيم و ممکن است اگر معشوق تو را به حق و حقيقت عيار ميلش ترجيح دهد و شمت را مکسرحقيقي عيارتان را تاييد کند

عشق بارسيدن ميشه دوس داشتن : ) ...اگه دوست نداشتن که برسند فلسفه عشق چيه ؟ : ) ...داستان کبوتر عاشق را که شنيديد ؟: )

@};-

هههه چ عکس جالبيههههه : ) ) ) ) خيلي خوش خطي برار : )

در نسخه اصلي عشق ... کمياااااابه :دي

من کلا نابغه ام : )

مگه فرعي هم داريم ؟ : ) )

ن بابااااااااااااااا ؟؟؟؟؟ نابغه ... منم چاکر برار نخبه م بقول دوستم : D

برار برو تو خيابون و مترو و پارک ب مقدار کافي ميبيني !! :| :| ..................: ) ) )

اوهوم : ) ....عجب : )

عجب دقيقن برا کدوم جمله م بود ؟؟؟ : ) )

اون که عشق نيس عخش ِ : ) ..

عخش !! : دي ...

منم چاکر برار نخبه م بقول دوستم

اوهوم اونا عخش : )

عجب عخش داغوني دارن حال ادم بد ميشه : / .... : ) خدا رو شکر تا حالا عاخش نشدم : دي

اوهوم : )

: )

منظور شما را اگر درست متوجه شده باشم عشق تا زماني عشق است که عاشق به معشوق نرسد و زماني که به وصال ختم شود عاشقي تنزل کرده و به يک درجه پايين تر به دوستداري ختم مي شود از تون سوالي دارم اين فرمول ارائه داده را از کدوم رساله عنوان نشانيش را عطا تا به يمن کرم و لطفتون ما هم از آن مستفيظ شويم مومن خدا اگر به قول شما صحت بگذاريم بنده عشقي که عمري با خدا عاشقي کرد چون مولي اميرالمومنين و الي جميع خلايق

پس بعد از مرگ و يا شهادت از اون شوري که در دل داشتند چون حکم انا له الله و انا عليه راجعون بايد پاسخ بندگي و عشق ورزي خويش را با يک درجه تنزل از خدا انتظار داشته باشند در صورتي که خداي رحمن و الرحيم فرموده اند يک قدم از تو صد قدم از من با خداي خويش عاشقي کن تا او هم با تو عاشقي کند با بنده صالح خدا دل ببند و عشقش را بردل خويش به راستي نشان شک نکن عشقي که براي خدا و رسول خدا و معصومين واولي لامرمنک

منکم باشد و خدا به عشق حقيقي و از براي رسيدن به تعالي و نزديک شدن به خدا با آن معشوق مومن و خدايي طي طريقت کند يعني به جاي عشق دنيوي به پي معشوق نباشد از براي رسيدن به تعالي و قرب الي الله با اذن و باور خويش معشوقش که موجودي اهل طريق و خدا شناس است عاشقي کند يعني همه چيز و همه کس و همه کارش را براي قرب الي الله باشد خداوند نه که اين دو معشوق و عاشق را به هم مي رساند بلکه بر اين عشق درهاي بيشتر و ر

والا تر مي گمارد شما شيرين و فرهاد ها را تمثيل عاشقي ندان که اينها عشق نيست اينها دوستي هم نيست چه بسا فردا به دشمني هم نرسد ولي اگر نيت عاشق مثل همه اعمالش قربتا عليه الله باشد خداوند همه راه ها را آسان و به طريقتش نعمت و لطف و نتوجه صد چندان مي افزايد

چه خوش گفت حافظ شيراز دوستان دختر رزتوبه مستوري کرد شد سوي محتسب و کار بدستوري کرد آمد از پرده مجلس عرقش پاک کنيد تا نگويند حريفان که چرا دوري کرد مژدگاني بده اي دل که مطرب عشق راه مستانه زد و چاره مخموري کرد نه بهفت آب که رنگش بصد آتش نرود آنچه با خرقه زاهد مي انگوري کرد غنچه گلبن وصلم از نسيمش بشگفت مرغ خوشخوان طرب از برگ گل سوري کرد حافظ افتادگي از دست مده زانکه حسود عرض و

مال و دين در سر مغروري کرد دوستان از اينکه در جمع عشاق از عشق سخن گفتم درس پس دادن بود و از ته جانم سخنش راست مي کرد