پيام
+
قا اوايل ترم بود استاد ما ليست حضور غياب نداشت گفت اسماتونو روي يه برگه بنويسيد بديد به من بعد از روي برگه شروع کرد اسمارو خوند تا اينکه بعد از يکم مکث کردن گفت اقاي سيرابي حالا پسررو ميگين ب رنگاي بنفش و نارنجي دراومد گفت استاد ميرابي نه سيرابي اول کل کلاس ساکت شد تا اينکه يکي از بچه ها زد زير خنده و يدفه کلاس منفجر شد حالا نخند کي بخند حالا جالب اينجاست استاد که خودش از خجالت قرمز شده بود گفت
مهندس مکانيک
93/12/6
* وکيل *
سيرابي که معنيش بد نيست يعني سير از اب ولي تاثيري نداشت بچه ها کل صندلياي کلاسو گاز زدن
* وکيل *
قيافه ي بچه ها: )
* وکيل *
قيافه اقاي ميرابي : (
عشقستان اسماعيل
مي خواست خوش خط بنويسه تقصير استاد چيه والا
الهه سکوت
:) چي ميخونيد اقاي ارشاد؟
* وکيل *
: )
* وکيل *
حقوق : )