پيام
+
اگر شهر مالِ من بود،
در هر خيابانش يك بغل_فروشي تأسيس ميكردم
كه اگر پاييز بود و
نمِ باران و
يك دنيا برگِ زردِ ريخته از درخت و
يك دل كه پر از دلتنگيست...
جايي باشد براي دقيقه اي در آغوش كشيده شدن و ثانيه اي آرامش و لحظه اي امنيت...
آري من اگر بودم،
به جاي اين همه درمانگاه و مريض خانه،
در هر خيابان فقط يك بغل فروشي ميزدم و تمام..
امين يگانه
101/7/19
انديشه نگار
مگر ميشود مهر را خريد ...؟
* وکيل *
{a h=yajaavad}انديشه نگار{/a} هر چيزي قيمتي داره ولي هر قيمتي پولي نيس
انديشه نگار
{a h=Mygoodness} وکيل {/a} آخه شما گفتي بغل فروشي ...